ترم بهار برای دانشآموزان آکادمی دخترانه «لیلیان» آغاز میشود و دوستان دوباره کنار یکدیگر جمع میشوند، اما برای شورای «یامایوری»، زمان تلخیست. «یوکو»، «اریکو» و «سی» مشغول آمادهشدن برای ترک «لیلیان» هستند، در حالی که «ساچیکو»، «ری» و «شیماکو» تمام تلاش خود را میکنند تا خواهران عزیزشان شروعی بهیادماندنی را دریافت کنند. خروج «سی» حفره قابلتوجهی در رزهای سفید ایجاد خواهد کرد و پرکردن آن کار آسانی نخواهد بود... اما آیا کسی وجود دارد که بتواند به اندازه کافی «شیماکو» را جذب کند تا «رزا گیگانته آ» در «بوتون» بعدی شود؟
قصهای که نویسندگان این انیمه برای مخاطبان خود ترتیب دیدهاند، به صورت شخصیتمحور روایت میشود و این کاراکترها هستند که روند قصه را تعیین میکنند. چنین موضوعی باعث شده شاهد شخصیتهای توسعهیافته و گاهاً پیچیده باشیم که با وجود تعداد بالایشان، هرکدام ویژگیهای رفتاری و اخلاقی متمایزی را از خود نمایش میدهند. با این حال ممکن است که نویسندگان در خلق و پردازش شخصیتهای خود دچار ایدهآلیسم شده باشند، چراکه میتوان رگههایی از اغراقهای ذهنی را در شخصیتها مشاهده کرد که تا حدودی پیچیدگی و عمق نیازها، خواستهها و ترسهای آنها را کاهش میدهد. با این حال از آنجایی که شخصیتها به عنوان مهرههای اصلی انیمه شناخته شدهاند، نویسندگان در خلق توطئههای شخصیتی و پیچشهای غیرمنتظرهی رفتاری موفق بودهاند. آنها از شخصیتهای خود کاراکترهایی انسانی ساختهاند که در تعامل با یکدیگر، تبدیل به یکی از جذابترین گروههای شخصیتی انیمیشنی در چند سال اخیر میشوند. ریتم روایت نیز مناسب است و به خوبی میتواند بیننده را تا آخرین قسمت انیمه مشتاق نگه دارد. همچنین تقسیم زمان بر روی شخصیتها به خوبی صورت گرفته و هیچکدام از آنها کمتر و یا بیشتر از پتانسیل داستانی خود زمان و توجه دریافت نکردهاند. تأثیراتی که داستان و رویدادهای قصه بر روی شخصیتها میگذارد نیز به عنوان رخدادهایی کلیدی برای تعیین آیندهی شخصیتها بر آنها اثر میگذارد، در نتیجه نباید به سادگی از کنار اتفاقاتی که کاراکترها تجربه میکنند گذشت.