سینک به سرزمین فلونیارد در Dog Days بازمیگردد تا وظایف خود را به عنوان قهرمان بیسکوتی از سر بگیرد و انگار هرگز آنجا را ترک نکرده است! تفاوت این بار این است که او دو دوست را با خود آورده است که به قهرمانان اینجا تبدیل میشوند: بهترین دوست دوران کودکی ربهکا اندرسون، که به درخواست رهبرشان پرنسس کوورت اسچنباخ پاستیلاژ، قهرمان شاهزادهنشین پاستیلاژ میشود. و دختر عمویش نانامی تاکاتسوکی، که قهرمان گالته میشود. همانند فصل اول، با وجود رازهای زیادی که باید کشف شود و معماهایی که باید حل شود، آیا حتی زمانی برای مسابقات ورزشی وجود خواهد داشت که این سه نوجوان پر انرژی و ورزشکار آنقدر دوست دارند در آن شرکت کنند؟
فصل دوم از جایی که فصل اول تمام شد شروع میشود. شینکو به Flonyard بازمیگردد اما این بار فکر میکند بردن دوستش بکی ایده خوبی است و نانامی توسط گالته احضار میشود و به آنجا برده میشود. بلافاصله آرک اول یک نبرد غولپیکر است. نبردها مانند فصل گذشته است که کشورها برای ناکاوتها و ضربههای لباسپاره کن امتیاز دریافت میکنند، اما این بار با سه کشور به جای دو کشور و سه قهرمان به جای یک نفر. فصل پر از ماجراهای تصادفی و جادوهای زیاد است و همچنین شخصیتهای جدید حضور دارند.
افرادی که فقط هیجانهای دیوانه وار و نبردها را میخواهند، با فصل دوم پذیرایی حسابی از آنها خواهد شد. زمانی که قسمتهای نبرد وجود ندارد، سریال پر از اپیزودهای مستقل است که یک درگیری کوچک دارند و معمولاً به سرعت حل میشوند. درگیری واقعی وجود ندارد و تنها درام فصل یک قسمت است که در آن اکلر رابطه خود و شینکو را زیر سوال میبرد و اینکه آیا باید اعتراف کند یا نه. در فصل دوم این انیمه، همه چیز در مورد دنیاسازی، شخصیتهای جدید و نبردها است. ماساکی تسوکی احتمالاً میدانست زمانی که فصل دوم را مینوشت، او برای فصل سوم نیز تأیید شده است و تصمیم گرفت از فصل دوم برای اصلاح روند انیمه و ساختن فصل سوم جذاب، جدی تر عمل کند.
فصل دوم در بخش انیمیشن هم قوی بود و هم ضعف هایی داشت. همچنین پر از جلوه های ویژه کامپیوتری بشدت آشکار بود و برخی از طرفداران احساس میکردند که این صحنه بیش از حد نیاز از عناصر ایچی استفاده کرده که در یک نمایش مانند Dog Days قرار داده شود.